«کنعانیها» چه کسانی بودند و چه آثاری خلق کردند؟

جالبینو| کنعانیان در عصر برنز (حدود ۳۳۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد) در منطقه شام (که گاهی به آن سوریه-فلسطین نیز گفته میشود) سکونت داشتند. آنها تمام ویژگیهای یک تمدن پیشرفته از جمله هنر را توسعه دادند، گرچه هنر آنها را بهتر است در قالب «فرهنگ مادی» توصیف کنیم؛ چون شامل اشیایی میشود که بیشتر با هدفهای کاربردی ساخته میشدند.
به گزارش جالبینو، با اینکه هنر و فرهنگ مادی کنعانی پیشرفته و قابل توجه بود، اما به دلیل ماهیت غیرمتمرکز جامعه کنعانی، این هنر در معرض تفاوتهای منطقهای بود. هنر کنعانی همچنین از همسایگان قدرتمندتر خود، بهویژه مصریها و بینالنهرینیها تأثیر زیادی گرفت.
کنعانیان که بودند؟
قطعهای از نقشبرجستهای که اسیران جنگی کنعانی را به تصویر میکشد، مصر باستان، حدود ۱۳۲۳ تا ۱۲۹۵ پیش از میلاد
اصطلاح «کنعانی» یک واژه قومیزبانشناختی است که به بیشتر اقوام سامی منطقه شام اشاره دارد. کنعانیان به گویشهای مختلف سامی غربی از جمله ادومی، موآبی، آمونی، عبری و فینیقی سخن میگفتند. با وجود اشتراکهای زبانی و فرهنگی، کنعانیها از دید سیاسی تجزیه شده بودند.
در آغاز عصر برنز میانه (حدود ۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰ پیش از میلاد)، ساختار استاندارد دولت کنعانی شکل گرفت: دولتشهرهایی مستحکم که به فرمانروایی شاه یا شاهزاده اداره میشدند. این ساختار دولت بر چگونگی شکلگیری فرهنگ و هنر کنعانی اثر گذاشت.
از آنجا که کنعانیان یکپارچگی سیاسی نداشتند، توان مقاومت در برابر دولتهای قدرتمندتر اطراف خود را نداشتند، بهویژه در عصر برنز پایانی (حدود ۱۵۵۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد). شاهزادگان کنعانی معمولاً مجبور بودند به امپراتوریهای قدرتمند خراج دهند و نقش رعیت استعماری داشته باشند. حتی شهرهای بزرگتری مانند اوگاریت نیز بخشی از امپراتوریهای بزرگ منطقه شدند.
از دید هنر و فرهنگ مادی، شهرهای کنعانی بیشتر سبکهای هنری همسایگان قدرتمندتر خود را اقتباس میکردند که این سبکها بسته به منطقه و دوره زمانی متفاوت بودند.
تأثیرات مصری در عصر برنز آغازین و میانه
اسکراب (تعویذهای سوسک مانند و مهرهای چاپی) کنعانی با تأثیرپذیری از هنر مصری، حدود ۱۶۰۰–۱۵۰۰ پیش از میلاد
نفوذ مصر بر کنعانیان و منطقه شام از دورههای اولیه قدرت مصر آغاز شد. نخستین مدرک باستانشناسی و متنی این اثرگذاری به دوره دودمانهای آغازین مصر (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۶۸۶ پ. م.) بازمیگردد، اما نفوذ گستردهتر در دوره پادشاهی میانه مصر (حدود ۲۰۵۵ تا ۱۶۵۰ پ. م.) رخ داد.
بیشتر آثار هنری و عناصر فرهنگ مادی کنعانی که از این دوره بهدست آمدهاند، تندیسهای سوسکمانند به سبک مصری هستند. این قطعات که به شکل سوسک ساخته شدهاند، روی بیشتر آنها نام فرمانروای مصری به خط هیروگلیف مصری حکاکی میشد و در دورههای بعد، نام شاهزادگان محلی کنعانی نیز بر آنها نقش میبست. سوسکها در زمینه آیینی مربوط به تدفین استفاده میشدند، از این رو، بیشتر آنها در آرامگاهها کشف شدهاند. از آنجا که هیچ گاهشمار دقیق و یکپارچهای از فرهنگ کنعانی وجود ندارد، باستانشناسان امروزی از سوسکهای کنعانی برای تدوین گاهشمار هر شهر بهره گرفتهاند. با این حال، «تاریخگذاری بر اساس سوسکها» میتواند گمراهکننده باشد، چرا که این اشیاء بیشتر پس از مرگ فرمانروایی که نامش روی آنها حک شده، ساخته میشدهاند.
مقادیر زیادی از سوسکهای مقدس در شهرهای کنعانی اَریحا و مَجیدو کشف شدهاند. سوسکهای مصری که در خود مصر ساخته شدهاند نیز در کنار نمونههای تقلیدی محلیِ کنعانی یافت شدهاند. تلاش کنعانیها برای تقلید از سبکهای هنری مصری از یک دولتشهر تا دولتشهر دیگر متفاوت بود. با این حال، با پیشرفت عصر برنز میانی و دوره پادشاهی میانه مصر، کیفیت هنر کنعانی نیز بهتدریج ارتقاء یافت.
ظروف سنگی کنعانی
کوزهی سفالی کنعانی، حدود ۱۵۰۰–۱۴۰۰ پیش از میلاد
این اندیشه کاملاً مدرن که کوزههای باستانی «اثر هنری» به شمار میآیند، احتمالاً برای بیشتر مردم دوران باستان عجیب مینمود. مردمان باستانی کوزهها و ظروف دیگر را بیشتر برای نگهداری و انبار کردن به کار میبردند، ازاینرو آنها کاربردی بودند و هرگز با هدف هنر، به معنای امروزی آن ساخته نمیشدند. با این حال، تاریخنگاران هنر در دوران مدرن میتوانند ظروف سنگی را بر اساس فرهنگ و دوره تاریخیشان شناسایی کنند و جای انکار نیست که بسیاری از کوزهها و ظروف باستانی از دید زیباییشناختی دلنشین هستند. کوزههای کنعانی بهویژه از منطقه جنوب شامات، بهروشنی تحت تأثیر سبکهای مصری قرار داشتهاند.
همانند سوسکهای مقدس، سفالگری کنعانی نیز از شهری به شهر دیگر متفاوت بود، اما در جنوبیترین نواحی، بهروشنی تحت تأثیر سبک مصری بود. در محوطه تلالسکن در جنوب، انبوهی از بقایای ظروف و کوزهها کشف شده که روشن شده یا مصری هستند یا «مصریشده». این موضوع به این دلیل دارای اهمیت است که قدمت این محوطه به دودمان اول مصر (حدود ۳۰۰۰–۲۸۹۰ پیش از میلاد) تاریخگذاری شده و گواه حضور بسیار زودهنگام مصریان در این منطقه است. روشن نیست آیا صنعتگران مصری در این سکونتگاه زندگی میکردهاند یا اینکه ساکنان محلی آن زمان شروع به تقلید از سبکهای مصری کرده بودند.
ظرفی از مرمر سفید مصری به سبک کنعانی، حدود ۱۴۷۹–۱۴۲۵ پیش از میلاد.
از دید روند ساخت، مصریان تا دوران پادشاهی کهن از چرخ سفالگری استفاده نمیکردند، امری که موجب میشد فرایند تولید و بازتولید ظروف کند باشد. همچنین، از دوران پادشاهی کهن به بعد، کلسیت به عنوان مادهی ترجیحی برای ساخت ظروف سنگی در سرزمین شام استفاده میشد. تا دوران پادشاهی میانه/عصر برنز میانه، صنعتگران کنعانی به قدری ماهر شده بودند که توانایی ساخت ظروف مصری را داشتند، هرچند مواد خام همچنان از مصر تأمین میشد. صنعتگران مصری بیشتر در شهرهای کنعانی زندگی میکردند و به همکاران کنعانی خود هنر آموزش میدادند. ظروف سنگی که از کارگاههای سلطنتی به دست میآمدند، اقلامی ارزشمند و نشانهای از جهاندیدگی، توسط اشراف گردآوری میشدند. ظروفی که کارتوش یا نام پادشاه به خط هیروگلیف مصری داشتند، معمولاً در بسترهای اشرافی ساخته میشدند.
شهر کنعانی بیبلوس در ساحل مدیترانه، گنجینهای از آثار باستانی را در اختیار پژوهشگران امروزی قرار داده است. اشیای باارزشی ساخته شده از اُبسدین یا شیشه آتشفشانی، ظروفی از طلا، سوسکهای مقدس (اسکرابها) و جعبههایی از عاج، آبنوس و طلا در آرامگاههای سلطنتی بیبلوس کشف شدهاند. بسیاری از این اشیا دارای کارتوش (نقش نام پادشاه) پادشاه مصر در دوران پادشاهی میانه، آمنمهات چهارم (حدود ۱۷۸۶–۱۷۷۷ پیش از میلاد) هستند که بار دیگر تأثیر هنر مصری بر هنر کنعانی را نشان میدهد. با وجود تأثیر فراوان مصر در منطقه جنوب شام، کنعانیها تحت تأثیر دیگر اقوام خاور نزدیک نیز بودهاند.
تأثیر بینالنهرین بر تندیسسازی کنعانی
مجسمه برنزی خدای طوفان کنعانی، حدود ۱۳۰۰-۱۵۰۰ پیش از میلاد
در حالی که مصر بر هنر کنعانی در جنوب شام اثرگذار بود، در شمال، سومریان و بعدها بابلیان نقش مشابهی ایفا کردند. شمال شام از دید قومی متنوعتر از جنوب بود و کنار کنعانیها، اقوامی چون آموریان و هوریان نیز حضور داشتند.
از میان نمونههای جالبتر مجسمهسازیهای شمال کنعانی، مجموعهای از شش مجسمه برنزی از سایت شمالی تل جُدیده وجود دارد. این مجسمهها در دوره سلسلهبندی اولیه میانرودان، یا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد ساخته شدهاند. یک مجسمه زن و دو مجسمه مرد که تنها کمربند به تن دارند، تأثیرات سومری را نشان میدهند. همچنین، یک سر گچکاری شده از تل براک نیز تأثیرات میانرودانی را نشان میدهد. اندازه و شکل چشمهای مجسمههای تل جُدیده و سر تل براک شباهت قابل توجهی به گروه معروف مجسمههای سومری از اشنانا/تل اسمر در شمال میانرودان دارند.
قطعهای از مجسمه زن کنعانی، حدود هزاره دوم پیش از میلاد.
تأثیر تمدن بینالنهرین بر سرزمین شام تا اوایل هزاره دوم پیش از میلاد ادامه یافت و با کاهش نفوذ مصر در اواخر دوران پادشاهی میانه، به تدریج به سمت جنوب گسترش یافت. در شمالیترین محوطه آلالاخ، تندیسی از سنگ دیوریت یافت شده که احتمالاً متعلق به یاریم-لیم، نخستین پادشاه دودمان یمحاض آموری (حدود ۱۷۳۰ پ. م.) است.
مجسمه یاریم لیم، آموری کنعانی، حدود دهه ۱۷۳۰ پیش از میلاد
هویت دقیق پیکره مهم نیست، اما شباهت سبک آن به تندیس حمورابی نشاندهنده تأثیر بابلیان است، گرچه چهره یاریم-لیم سادهتر اجرا شده است.
هنر اوگاریت
سنگنوشتهای از خدای طوفان کنعانی در حالت ضربه زدن، اوگاریتی-کنعانی، حدود ۱۱۵۰-۲۰۰۰ پیش از میلاد
شهر اوگاریت که در شمالغرب شام قرار داشت، اقتصادی قدرتمند داشت و با وجود اینکه معمولاً زیر سلطه هیتیها بود، مصریان آن را خارج از قلمروی کنعانی میدانستند. با این حال، مردم اوگاریت به زبان سامی شمالغربی سخن میگفتند که به عبری، فینیقی و سایر گویشهای کنعانی نزدیک بود.
شاید معروفترین اثر هنری اوگاریتی-کنعانی، سنگنگارهای از خدای طوفان کنعانی (آداد یا بعل) است که اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری میشود. این خدایان در حالت ضربه زدن (سلاح بالا برده) به تصویر کشیده شدند که الگویی مصری است و در تمام دورانهای فراعنه مصر دیده میشود.
پالت نارمر، مصری، حدود ۳۱۰۰ پیش از میلاد
همچنین شماری پیکرههای فلزی کوچکی از اوگاریت کشف شدهاند که اگرچه ادامه سنت مجسمهسازی در شام هستند، اما جزییات بیشتر و ظاهر کنعانیتری دارند. آنها لباسها و سربندهای کنعانی/سوریایی دارند، برخلاف نمونههای برهنه قبلی. این آثار گواه سبک گلچینکننده اوگاریت هستند که میان نفوذ مصر و بینالنهرین چیزی نو خلق کرده است.
هنر کنعانی در عصر برنز پایانی (حدود ۱۵۵۰–۱۲۰۰ پ. م.)
تزئین عاجی یک شیردال، مجیدو، دوره برنز کنعان
هیتیها در این دوره بر شمال شام تسلط داشتند، اما تأثیر هنری آنها نسبت به مصریان و بینالنهرینیها کمتر بود. در این دوره، حتی هنر کنعانی نیز شروع به تأثیرگذاری بر سایر مناطق کرد.
یکی از نمونههای جالبتوجه، نگارههای گریفین (شیر بالدار) است که از شام ریشه گرفت و به جزیره کرت و سپس یونان سرایت کرد. این موجود اسطورهای نمایانگر قدرت یا حتی نماد مرگ بوده است. گریفینها معمولاً در مُهرهای استوانهای کنعانی در عصر برنز پایانی دیده میشوند.
هنر کنعانی اغلب از سوی دانشمندان مدرن نادیده گرفته میشود زیرا این هنر از دولتشهر به دولتشهر و از شمال به جنوب تفاوتهای زیادی داشت. به دلیل ماهیت غیرمتمرکز فرهنگ کنعانی، هنر و فرهنگ مادی سرزمین شام تحت تأثیر شدید مصر و بینالنهرین قرار داشت. به دلیل این تأثیرات، کنعانیها برخی از شگفتانگیزترین آثار هنری دوران برنز خاورمیانه را تولید کردند.
مترجم: زهرا ذوالقدر