عکس؛ زندگی پس از بروسلی؛ سرنوشت همسر و فرزندانش چه شد؟

جالبینو| مرگ ناگهانی بروس لی در سال ۱۹۷۳، جهان را در بهت فرو برد. او تنها ۳۲ سال داشت و هنوز در اوج خلاقیت و شکوفایی بود. این فقدان، نهتنها سینما و طرفدارانش، بلکه خانوادهی جوانش را در معرض ضربهای جبرانناپذیر قرار داد.
به گزارش جالبینو؛ در این مطلب، به زندگی و سرنوشت بازماندگان بروس لی میپردازیم: لیندا لی کدول، همسر او که سالها بعد نیز صدای آموزههای بروس لی را زنده نگه داشت؛ براندون لی، پسری که راه پدر را رفت اما سرنوشتی تلختر از او داشت؛ و شانون لی، دختری که امروز همچنان پرچم پدر را در دست دارد. تا انتها همراهمان بمانید تا ببینید زندگی آنها پس از فقدانی چنین بزرگ، چگونه ادامه یافت و چه راهی را برگزیدند.
لیندا لی کدول، همسر بروس لی
پس از مرگ ناگهانی بروس لی در تابستان ۱۹۷۳، همسرش لیندا لی کدول با غمی سنگین و آیندهای مبهم روبهرو شد. در حالی که تنها سی سال داشت و باید دو فرزند کوچکشان، براندون و شانون را به تنهایی بزرگ میکرد، موجی از شایعات، توجه رسانهها و زخمهای روحی از داغ یک اسطوره او را احاطه کرده بودند. با این حال، او سکوت را ترجیح داد و زندگیاش را دور از هیاهوی هالیوود ادامه داد؛ زنی که تصمیم گرفت غم را تاب بیاورد و مسیر خود را با متانت و وقار طی کند.
در سال ۱۹۷۵، لیندا با انتشار کتابی شخصی و عمیق با عنوان «بروس لی: مردی که فقط من شناختم» تلاش کرد تصویری واقعیتر از همسرش ارائه دهد؛ کتابی که بعدها الهامبخش فیلم «اژدها: داستان بروس لی» شد. او دوباره ازدواج کرد، معلم مهدکودک شد و سالها بعد، در کنار دخترش شانون، بنیاد بروس لی را راهاندازی کرد؛ بنیادی که همچنان در ترویج فلسفه، آموزشها و میراث فکری بروس لی فعال است.
امروز، لیندا لی کدول در دوران بازنشستگی در جنوب کالیفرنیا زندگی میکند و همچنان بهعنوان مشاور داوطلب با بنیاد همکاری دارد. زنی که دو تراژدی سنگین را در زندگیاش تاب آورد، حالا نماد پایداری در برابر مصیبت است. او همانطور که سالها بعد گفت، بهجای آنکه تلاش کند همهچیز را بفهمد، یاد گرفت با جریان زندگی همراه شود.
براندون لی، پسر بروس لی
براندون لی در خانوادهای متولد شد که نام پدرش پیش از آنکه او به نوجوانی برسد، به افسانهای جهانی تبدیل شده بود. او که در پنجسالگی پدرش را از دست داد، در سایهی نام بروس لی بزرگ شد اما هیچگاه قصد نداشت تنها یک تقلید از او باشد. براندون مسیر بازیگری را با تمرکز بر فیلمهای اکشن و رزمی آغاز کرد و تلاش کرد هویتی مستقل از پدرش بسازد. بازی در فیلمهایی چون «مبارزهٔ نهایی در توکیوی کوچک (Showdown in Little Tokyo)» و «آتش تند (Rapid Fire)» نشان داد که او هم بازیگری توانا و هم رزمیکاری خوشاستعداد است.
در اوج شکوفایی، براندون برای نقش اصلی فیلم «کلاغ(The Crow)» انتخاب شد؛ فیلمی که قرار بود سکوی پرتاب او بهسوی شهرت جهانی باشد. اما این نقش سرنوشتساز به تراژدی بدل شد. در جریان فیلمبرداری و بهدلیل سهلانگاری در ایمنی صحنه، او با شلیک گلولهای کشته شد که به اشتباه بهجای فشنگ بیخطر استفاده شده بود. مرگش در ۳۱ مارس ۱۹۹۳، درست در آستانه ازدواج و بلوغ حرفهای، ضربهای سهمگین برای خانوادهاش بود و زخم تازهای بر دل مادر وخواهری که پیشتر هم یک قهرمان را از دست داده بودند.
لیندا لی کدول در پی این حادثه از ۱۴ نهاد حقوقی شکایت کرد و سعی کرد عدالت را برای پسرش مطالبه کند، اما آنچه از این فاجعه باقی ماند، تنها داغی همیشگی بود. با این حال، او از همان روزهای نخست، با تمام توان از ادامه ساخت فیلم پشتیبانی کرد تا یاد براندون زنده بماند. The Crow پس از اکران به فیلمی کالت تبدیل شد، و چهرهی غمزدهی قهرمانش تا همیشه در حافظهی سینما ماندگار شد؛ نشانی از استعدادی که فرصت شکوفایی کامل را نیافت.
شانون لی، دختر بروس لی
شانون لی در سال ۱۹۶۹ در لسآنجلس به دنیا آمد و مانند برادرش، دوران کودکیاش را در کنار آموزهها و فلسفههای پدرش گذراند. اما برخلاف براندون، شانون مسیر حرفهای خود را بیشتر بهسمت حفظ و ترویج میراث بروس لی هدایت کرد تا بازیگری صرف. او هم در هنرهای رزمی آموزش دید و هم مدتی در صنعت سرگرمی فعال بود، اما پس از مرگ برادر، تصمیم گرفت تمرکز خود را به جای ساختن نامی برای خود، صرف زنده نگهداشتن نام پدر کند.
در سال ۲۰۰۲، شانون به همراه مادرش «بنیاد بروس لی» را تأسیس کرد؛ سازمانی غیرانتفاعی که هدفش ترویج فلسفه زندگی، آموزههای رزمی، و دیدگاههای فرهنگی بروس لی است. او پس از بازنشستگی مادر، هدایت کامل بنیاد را بر عهده گرفت و آن را به یکی از فعالترین نهادهای فرهنگی مرتبط با هنرهای رزمی در جهان تبدیل کرد.
شانون لی در تمام این سالها نهتنها بهعنوان یک نگهبان وفادار میراث پدر شناخته شده، بلکه توانسته الهامبخش نسلی تازه از مخاطبان شود که بروس لی را نه فقط بهعنوان یک رزمیکار، بلکه بهعنوان یک متفکر و فیلسوف میشناسند. در جهانی که قهرمانان اغلب فراموش میشوند، شانون لی با تعهدی بیوقفه، صدای پدری را زنده نگه داشته که زمانی گفته بود: «زندگی یک جریان است ؛روان، منعطف، شکستناپذیر، مثل آب.»