گوناگون

خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ منظرۀ دلربای «کرمانشاه» و تماشای «رقص کردی»

در اینجا گزیده‌ای از خاطرات دکتر ویلز را می‌خوانید که در آن دربارۀ ورود به شهر کرمانشاه و توصیف اوضاع و احوال این شهر سخن گفته است:

به گزارش جالبینو؛ «پس از عبور از پل محکمی که بر روی رود قره سو زده بودند وارد نواحی اطراف کرمانشاه شدیم و از دور به تماشای منظره باصفای شهر ایستادیم. وقتی از دور به این شهر می‌نگری گویی که شهر را در وسط یک فرش بزرگ از مخمل سبز برپا داشته‌اند.

این هم جالبه: (عکس) سفر در زمان؛ «منوچهر چشم آذر به همراه داریوش» در یک مراسم؛ سال 55

قاجار؛-منظرۀ-دلربای-کرمانشاه.jpg" alt="7" />

چشم‌انداز یکی از محلات شهر کرمانشاه در دوران قاجار

با ملاحظۀ دقیق وضع شهر و مردم اطراف آن، همه چیز حاکی از فراوانی نعمت و در رفاه کامل بودن ساکنینش می‌باشد. مردمی رشید، سرخوش، خوش‌لباس و در عین حال کامیاب. خود شهر بر روی تعدادی از تپه‌ها مختلف قرار گرفته است که وسعت این محلات به مراتب بیشتر از آنچه که از دور جلوه می‌کند است.

مثل همه شهرهای ایران خیابان‌هایش باریک و کم عرض است. هر یک از خانه‌های قدیمی دروازه‌ای بزرگ دارد که میخهای پولکی گلبرگ شکل آن‌ها تماشایی و تحسین برانگیز است . . .

به نظر من شهر خوش آب و هوا و پرنعمت کرمانشاه از لحاظ قیمت ارزاق و خوراکی ارزانترین شهر ایران می‌باشد . . .

FS-FSA_A.6_04.GN.1306

رقص کردی در یک عروسی در اورامانات؛ 112 سال قبل

یک روز داخل شهر کرمانشاه با منظره عجیبی رو به رو شدم. مردم زیادی در میدان بزرگ شهر جمع شده و منتظر برنامه جالبی بودند. ابتدا تعدادی ساز و دهل‌زن، شروع به کوبیدن طبل بزرگ و نواختن دهل کردند. عده‌ای هم در حالیکه با دست شالهای کمر یکدیگر را چسبیده بودند، دایره‌وار شروع به انجام «چوپی» یا رقص دسته‌جمعی کردی کردند.

مرد سرچوپی و نفر آخر دایرۀ رقصندگان هر کدام دستمال ابریشمی خود را با آهنگ ساز و دهل به طرز جالبی تکان می‌دادند و بالا و پایین می‌آوردند . . .»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا