سرمربی کروات سابق باشگاه استقلال که در آن زمان تاج خوانده می شد، یکی از بهترین مربیان خارجی فوتبال ایران است و کارهایی که در تاج انجام داده، تاریخ این باشگاه را به قبل و بعد از حضورش تبدیل می کند.
مردی که قهرمان و قهرمانی ساخت
او نه فقط با «تاج»، تاریخ سازی کرده و برای اولین بار قهرمان آسیا شده و بیش از یک بار در لیگ قهرمانی رسیده، که اثری بر این تیم گذاشته که تا چند دهه می شود رد آن را گرفت. او برای حضور در تیم های ملی به ایران آمد، اما چندان خوش ندرخشید و کارش را در «تاج» ادامه داد، جایی که به جایگاهی رفیع و تاریخی رسید. بعد از «تاج» هم اندکی در سپاهان بود و بعد از آن، برای همیشه ایران را ترک کرد. مهمتر از عناوین و قهرمانی ها، کاری که رایکوف در فوتبال ایران کرد، تغییر نگرش به تمرین و خود بازی بود.
او به جوانان بهای زیادی می داد و بسیاری از اسطوره های تیم فوتبال «تاج» را در جوانی به تیم آورد. این جوانان افرادی مثل ناصر حجازی، منصور پورحیدری، حسن روشن، غلامحسین مظلومی و جواب قراب بودند که هر کدامشان از اسطوره های باشگاه هستند. حجازی و پورحیدری که از آنها به عنوان مولفان مکتب فوتبال استقلالی نام برده می شود، بخشی از نگاه خود به فوتبال را مدیون شاگردی رایکوف هستند که آنها و فوتبال ایران را با مفاهیم جدیدی آشنا کرد.
رایکوف در جوانی
فوتبالیست معمولی ای که مربی معرکه ای شد
رایکوف که زاده دسامبر ۱۹۲۷ است، در دوران بازی، یک مهاجم استاندارد و قابل اطمینان بود که نقش مهمی در تیم ملی یوگسلاوی هم داشت. او در جوانی مدتی در پارتیزان بلگراد بازی می کند اما بعد، در بیست و سه سالگی به ووی وودینا تیم شهر نوی ساد می رود و ۱۲ فصل در این تیم بازی میکند. او در این سالها به تیم لاتزیو ایتالیا هم نزدیک می شود که به خاطر مسائل قانونی و قوانین آن روزگار یوگسلاوی این انتقال کامل نمی شود. او در انتهای دوران بازی، به سوئیس می رود و دو فصل در لوزان و یک تیم دیگر بازی می کند. رایکوف در ۲۸ بازی ملی ۱۱ گل هم برای یوگسلاوی به ثمر رساند و در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن و جام جهانی ۱۹۵۸ هم به میدان رفت. بسیاری همچنان او را بهترین وینگر راست تاریخ تیم ملی فوتبال یوگسلاوی سابق می دانند.
حشمت مهاجرانی و رایکوف
تولید یک مربی در کلاس جهانی در ایران
رایکوف در انتهای دوران بازی، همزمان به مربیگری هم پرداخته بود و خیلی زود به تیم سابقش برگشت؛ ووی وودینا در حضور رایکوف، بازی های درخشانی در لیگ و باشگاه های اروپایی داشت اما به عنوان خاصی نرسید. این تجربه نه چندان موفق، باعث جدایی رایکوف شد دوران حضور او در ایران، در تابستان ۱۳۴۷ به عنوان مدیر فنی تیم های بزرگسالان و جوانان شروع شد. او در همین ایران بود که به یک مربی برزرگ تبدیل شد. او با دستمزد بسیار بالایی به ایران آمد و تعجب بسیاری را برانگیخت.
بهار ۴۸، او در یازدهمین دوره بازی های جوانان آسیا با تیم ایران به مقام سومی رسید. در دوره بعد، با وجود حضور بازیکنان صغر سن، تیم ملی جوانان به عنوان خاصی نرسید. در همان سال ۴۸، رایکوف هدایت تیم ملی ایران را در جام عمران منطقه ای به عهده داشت که با شکست سنگین ۴ بر صفر برابر ترکیه، از جام دور ماند. اما در همین جام بازیکنان جوانی به تیم ملی معرفی شدند. با این وجود، شکست سنگین تیم ملی و نتایج نه چندان درخشان جوانان، باعث فشار رسانه ها شد و کار او در تیم ملی به پایان رسید.
در وقتهای اضافه فینال جام باشگاههای آسیا در شیرودی، رایکوف در حال صحبت با بازیکنان
رایکوف و تاج، یک پیوند ابدی
او همزمان با تیم ملی، با باشگاه استقلال هم ارتباط داشت و در سال ۴۸، سرمربی تمام وقت «تاج» شد. این شروع یک دوره درخشش احتمالا بی تکرار در باشگاه تاج سابق و استقلال فعلی است. چیزی که این دوره را ویژه و متمایز می کند، نه فقط عناوین درخشان و تاریخی، که تحول عمیق در نگاه به فوتبال و تمرین است.
رایکوف، کاری که در تیم ملی شروع کرده بود را در تاج هم ادامه داد و تمرین ها را از فوتبال بازی کردن بی هدف، به روزهای جداگانه برای انجام بدنسازی، تمرین با توپ، بدون توپ، مرور کارهای تاکتیکی و افزایش مهارت های بازیکنان تبدیل کرد. او حتی برای سر زدن و دریبل کردن هم تمرین داشت. در مجموع او سرمنشا تحولات زیادی در فوتبال ایران بود که میوه شیرینش را بیش از همه «تاج» چشید. او در هفت سال حضور در استقلال، دو بار قهرمان لیگ ایران (۱۳۴۹ و ۱۳۵۳) شد و برای اولین بار، تاج را قهرمان آسیا کرد. چهار عنوان قهرمانی در جام باشگاه های تهران و یک نایب قهرمانی در جام حذفی از دیگر دستاوردهای تاج رایکوف است.
هر دو ستاره استقلال، مدیون رایکوف
بزرگترین دستاورد او را می توان قهرمانی در آسیا دانست. ۲۱ فروردین ۱۳۴۹ در بازی تعیین قهرمان جام باشگاه های آسیا در امجدیه (بعدها شهید شیرودی)، تاج در برابر هاپوئل اسرائیل به میدان رفت. تیم تهرانی در هیچ کدام از بازی هایش گل نخورده بود، و تیم اسرائیلی بهترین خط حمله را داشت.
تاج زیر سایه قدرت جسمانی و حملات خردکننده هاپوئل قرار گرفت و در میانه نیمه دوم هم برای اولین بار در این جام گل خورد. اما رایکوف نبوغ خود را نشان داد و تغییر تاکتیک و بازیکنان، از جمله کاپیتان رضا جباری، ورق را برگرداند و هفت دقیقه مانده به پایان بازی، روی اثر گذاری یار تازه وارد «تاج»، گل مساوی تیم به ثمر رسید.
بازی به وقت اضافه کشید، و گل تاریخی استقلال مسعود معینی به ثمر رساند تا برای اولین بار، قهرمانی آسیا به نام تیم تهرانی بخورد. دومین قهرمانی استقلال هم در سال ۱۳۷۰، زیر نظر مرحوم پورحیدری رقم خود، مربی ای که خود همیشه وامدار رایکوف می دانست و می توان اثر رایکوف در این قهرمانی را هم دید.
کاریکاتور کیهان ورزشی درباره ارتباط راکوف با دروازه بان تیم تاج
پایان کار رایکوف در تاج و ایران
با وجود همه آن درخشش ها، رایکوف هم سرانجام در «تاج» به پایان کار رسید. بعد از سالها حضور در تاج، نسل اول بازیکنانی که رایکوف کشف کرده بود رفته رفته جایشان را به جوانان داده بودند. به نظر می رسید او رختکن را از دست داده و بازیکنانی مثل منصور رشیدی و جهانگیر کوثری با او به مشکل برخورده بودند و کسب نتایج ضعیف هم هواداران را مشوش کرده بود.
در نهایت شکست برابر صنعت نفت در آبان ۱۳۵۵، نقطه پایان حضور رایکوف در تاج شد.در همان سال، او به سپاهان رفت اما کمتر از یک سال بعد، برای همیشه ایران را ترک کرد. او بعد از ایران، در سال ۱۹۷۹ به الجزایر رفت و تیم معروف الجزایر در دهه هشتاد را پایه گذاری کرد. در سال ۱۹۸۱ هم مدت کوتاهی در لیگ ها پایین تر اسپانیا مربیگری کرد بعد در ۵۵ سالگی، خود را بازنشسته کرد. سالها کسی از رایکوف خبر نداشت تا این که در زمستان ۱۳۸۵ مسئولان استقلال به دنبال او گشتند تا او را به تهران دعوت کنند. اما کمی دیر بود و رایکوف، چند هفته قبل، در مکزیکوسیتی درگذشته بود.
۳۰ آبان ۱۳۵۵ اطلاعات، خبر برکناری رایکوف
منبع: اطلاعات آنلاین