پرچم نخستین نشانه از هویت یک ملت در مجامع رسمی است، از این رو باید اِلِمانها و موارد به کار برده شده در آن به نحوی انتخاب شود که بیانگر همبستگی، وحدت و انسجام جمعی مردمی باشد که به اصطلاح باید برای کشورشان زیر یک پرچم بروند.
پرچم، بیرق یا درفش در واقع پارچهای دارای نقش یا نقوش، رنگ یا رنگهایی است که برای تفکیک ملتها کاربرد دارد و استفاده از آن در میان ملتها ریشهای قدیمی داشته و به حدود پنج هزار سال قبل بازمیگردد.
«درفش» یا پرچم در ایران قدمت بسیار زیادی دارد. نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم ضحاک باز میگردد که کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیشبند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شوند. سپس کاخ فرمانروای را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشاند. فریدون نیز دستور داد تا پیشبند کاوه را با ابریشمهای زرد، سرخ و بنفش آراستند و به این ترتیب «درفش کاویانی» طراحی شد. بر این اساس نخستین رنگهای پرچم ایران زرد، سرخ و بنفش بود.
طرح درفش کاویانی
به روایت کتب تاریخی، درفش کاویانی زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته میشد، بدون آن که نقش جانوری بر روی آن باشد.
هر پادشاهی هم که به قدرت میرسید، تغییراتی از جمله اضافه کردن تعدادی جواهر بر آن اعمال میکرد تا اینکه به دنبال حمله اعراب به ایران این درفش سوزانده شد و تا ۲۰۰ سال بعد ایرانیان هیچ پرچمی نداشتند و تنها ابومسلم خراسانی پرچمی تماما سیاهرنگ و بابک خرمدین پرچمی یکسره سرخرنگ داشتند. علت عدم وجود نقش و نگار بر این پرچمها نیز از آنجایی نشات میگرفت که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند؛ بنابراین تا سالها هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی درفشها تصویرگری نمیشد تا اینکه غزنویان پس از مدتها نخستین نقشها را بر پرچم طراحی کردند.
یکی از قدیمیترین پرچمهای جهان در محدوده شهداد کرمان کشف شده است. این پرچم را به دو هزار و ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت دادهاند که در کاوشهای سال ۱۳۵۰ در یکی از قبور گورستان شهداد کشف شده بود.
این پرچم صفحهای فلزی به ابعاد ۲۳x۲۳ بوده و به وسیله دو قلاب متحرک به میلههایی وصل بوده است. در انتهای آن، سر عقابی قرار داشته که از خدای آسمان نشان داشته است. بر صفحه پرچم نیز مراسم الهی نقش بسته است. این نقوش به شیوه قلمزنی و با ایجاد شیارهایی عمیق صورت گرفته است که گفته میشود جنبه روایی دارد.
درفش پیدا شده در شهداد کرمان
تغییر رنگ پرچم ایران طی ادوار مختلف رویهای ادامهدار بود به شکلی که بر اساس منابع مختلف میدانیم رنگهای آبی، تماما سبز، سفید یا زرد با نقشی از شیر و خورشید و ترکیبی از رنگهای سرخ و زرد با نشان شیر و خورشید نیز در پرچم ایران دیده شده است. اما پرچم سه رنگ فعلی ایران ریشه در زمان نادرشاه افشار دارد.
درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته میشد و روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت، اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز، سفید و سرخ با یک شیر در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن بود که خورشیدی نیمه برآمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: «المک الله». مدتی بعد آقا محمدخان قاجار دو رنگ سبز و سفید را از پرچم نادری حذف کرد و تنها رنگ سرخ روی پرچم باقی ماند.
سالها بعد میرزا تقیخان امیرکبیر همان رنگهای پرچمِ عهد نادرشاه را پذیرفت و تنها دستور داد تا شکل پرچم مستطیل باشد. این پرچم زمینهای سراسر سفید داشت و یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتیمتر در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شده و نشان شیر، خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار داشت و به این ترتیب پرچم ایران تقریبا به شکل امروزی درآمد.
پرچم ایران در عهد ناصری
با پیروزی انقلاب مشروطه در عهد مظفرالدینشاه و تشکیل مجلس شورای ملی، نمایندگان در اصل پنجم متمم قانون اساسی آوردند: «الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است.» بر این اساس آنها رنگ سبز در پرچم را به نشانه دین اسلام و مذهب شیعه و نیز خرمی کشور و صفای روح و باطن؛ رنگ سفید را نشان صلحخواهی، دوستی و آرامش طلبی ملت ایران و رنگ سرخ را نشان مشروطیت ایران و آمادگی ملت برای دفاع از استقلال و آزادی به قیمت ریخته شدن خون فرزندان خود گرفتند؛ البته به اعتقاد برخی دیگر رنگ سرخ را میتوان نشان از نشاط و انرژی هم دانست که سبب میشود افراد احساس زندگی کنند.
به دنبال تثبیت رنگ پرچم، نشان شیر و خورشید نیز به عنوان نشان رسمی پرچم انتخاب شد و برای نخستین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. پس از آن در سال ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ خورشیدی آخرین تغییرات جزئی بر پرچم اعمال شد و تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرچم ایران تغییر نکرد.
پرچم ایران در دوران پهلوی
همنشینی سه رنگ نشان از تنوع قومی، مذهبی و تاریخی در ایران دارد که نشان میدهد ایران به تنهایی به اندازه یک قاره تنوع قومی و فرهنگی دارد. به اعتقاد بهمن نامور مطلق وقتی میگوییم سه رنگ، بهیاد برخی از تئوریهای اسطورهشناسی مثل سه گانههای ژُرژ دومزیل میافتیم.
این اسطورهپژوه پیشتیر در مصاحبهای به ایسنا گفته بود: «تمدنهای هند و اروپایی که ایران هم یکی از آنهاست، بر پایه کارکردهای سه گانه استوار شدهاند، یعنی سه طبقه و سه فعالیت اصلی که شهریاران، جنگاوران و پیشهوران بودهاند.
کار شهریاران مدیریت، جنگاوران مبارزه و دفاع و کار پیشهوران تولید بوده است. رنگ پیشهوران سبز و به گیاهان مرتبط میشود، رنگ جنگاوران سرخ و رنگ شهریاران سفید است.
شاید کسی که این رنگها را انتخاب میکرده است، خودآگاه به این تئوری توجه نداشته اما ناخودآگاه به این مسئله توجه داشته است. شعار کوروش که میگوید «من از سه چیز دروغ، دشمن و خشکسالی برای ملت خود بیمگاه هستم» نیز به همین سه مورد اشاره میکند. دروغ برای شهریاران بزرگترین بیم است، دشمن برای جنگاوران و خشکسالی برای پیشهوران بزرگترین خطر است زیرا کار اصلی آنها کشاورزی و دامداری است.»
ماجرای دیدن نام USA در پرچم ایران!
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ اما پرچم ایران بار دیگر با تغییراتی همراه شد. در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت از پرچم «شیر و خورشیدنشان» استفاده میکرد، اما در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۵۷، امام خمینی (ره) خواستار برچیده شدن نشان شیر و خورشید شد و به دنبال این موضوع دولت موقت مسابقهای عمومی برای طراحی نشان جمهوری اسلامی برگزار کرد. برنده این مسابقه شخصی به نام «حمید ندیمی» بود که امروز معمار، گرافیست، مترجم و مدرس دانشگاه است.
نشان فعلی جمهوری اسلامی ایران در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ به تصویب شورای انقلاب و در ۱۹ اردیبهشت همان سال به تصویب امام خمینی (ره) رسید. ندیمی که به هیچ عنوان تمایلی به رسانهای شدن نام و تصویر خود ندارد، در گفتوگویی که سالها پیش با ماهنامه «سپیده دانایی» داشته است، خاطرات خود از پذیرش طرحاش را اینگونه بیان میکند: «آقای هاشمی رفسنجانی پشت تلفن به من گفتند: آقای ندیمی، طرح شما در شورای انقلاب تصویب شده و حضرت امام هم آن را تنفیذ کردهاند. تَه دلم برای این طرح حقانیتی قائل بودم؛ بنابراین از تماس آقای هاشمی اصلاً تعجب نکردم.
انتظار داشتم چنین اتفاقی بیفتد. من که اصلاً این کاره نبودم. این طرح را باید گرافیستهای بزرگ می کشیدند. کارِ من نیست. این کاری خدایی است، به من ربطی ندارد.»
البته آن روز آیتالله هاشمی رفسنجانی تنها خبر پذیرش طرح را به ندیمی نمیدهد بلکه پیش از پایان تماس به او تاکید میکند: «بهتر است خود شما روی طرح کل پرچم هم کارکنید.» بنابراین پس از طراحی نشان، نوبت به طراحی کل پرچم رسید. ندیمی درباره این بخش از کار خود نیز خاطره جالبی دارد که در گفتوگوی سالها قبل خود این چنین تعریف کرده است: «خیلی کار سختی بود، چون آقای هاشمی گفت باید شعار اللهاکبر در آن آورده شود، این متن قانون اساسی است.
با خودم فکر کردم چه چیزی باید طراحی کرد که آرم را تحت الشعاع قرار ندهد و رقیبِ آرم نشود. از شعار بودن اللهاکبر، تکرار را اقتباس کردم و یازده اللهاکبر در بالا و یازده اللهاکبر در پایین طراحی شد. همه چیز این انقلاب را خدا جور کرد. شما ببینید یازده الله اکبر تعبیه کردیم که مجموع آنها شد ۲۲ تا الله اکبر، یعنی تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم با شعار الله اکبر.»
پرچم جمهوری اسلامی
طبق توضیحات ندیمی اللهاکبرِ پرچم، اول شکل دیگری بوده است، همان شکلی که در منارهها و مساجد دیده میشود، اما برخی ایراداتی به آن وارد میکنند و آن طرح را نمیپذیرند. ندیمی درباره یکی از ایرادات وارد شده به طرح اولیه تعریف میکند: «نمی دانم کدام شیر پاک خورده ای گفت در اللهاکبر ما عبارت (USA) دیده میشود. بعد قرار شد شکل دیگری را طراحی کنیم، ولی من طرح اولی را بیشتر دوست داشتم.»
طرح داخل پرچم جمهوری اسلامی ایران
در نهایت نیز پرچم با نشان کلمه «الله» طراحی شد. ندیمی درباره نحوه طراحی این کلمه توضیح داده است: «هلالهای تعبیه شده در این نشان از نقش مبارکی ریشه میگیرد که حضرت رسول (ص) بارها با شمشیر مبارکشان به عنوان امضا بر روی شنها ترسیم کردهاند. این طرح پنج بخش دارد که نشان دهنده پنج اصل دین است. اصل توحید را در حکم عمود دو ساقه اصلی در میان خود دارد. علاوه بر کلمه «الله» که در ترکیب اصلی آن دیده می شود، «لااله الاالله» نیز در آن مستتر است. تقارنهای این آرم هم نشانه تعادل و توازن است.»
منبع: ایسنا